00:00
00:00
...در حال بارگذاری

نقد شعر مادرانه سروده ایوب پرند آور

9 بازدید

    گزارش فیلم
    سلیس. ادب پژوهی شیعی سلیس. ادب پژوهی شیعی 78 دنبال کننده

    خورشید از کمرکش صحرا عبور کرد پلکی زد و تمام زمین را مرور کرد بادی وزید تا که هوا را خشن کند در چشم خشک بادیه ها خاک و شن کند از من نپرس با دل آن زن چه کار کرد بادی که پیچ خورد و زمین را شیار کرد زن شد زنی شبیه به شب های بادیه پیچیده در لباس عربهای بادیه از ترس سنگ و شیشه پسر را بغل گرفت محکم تر از همیشه پسر را بغل گرفت این بچه مال او ؟... نه، ولی مال آمنه ست آرامش همیشه و هر سال آمنه ست ترسیده بود بچه ی مردم نظر خورد بچه نگو بگو گل گندم نظر خورد هر مهره ای به گردن خود داشت باز کرد انداخت دور گردنش و... بچه ناز کرد مهرش عجیب توی دل زن نشسته بود هرچند سال قحطی و... زن دلشکسته بود انگار سفره های ولیمه گشوده شد خورجین حرفهای حلیمه گشوده شد: ای چشم پر نسیم !... ببین سهم من شدی تنهاترین یتیم... ببین سهم من شد ...