00:00
00:00
...در حال بارگذاری

زندگینامه «سقراط» : یک سرباز و یک فیلسوف - پدر علم فلسفه غرب

2 بازدید

    گزارش فیلم
    Amreji Amreji 1 هزار دنبال کننده

    زندگینامه سقراط سقراط رو پدر علم فلسفه غرب میدونن. کسی که راجع به هر چیزی و هر کسی سوالات زیادی میپرسید. معروفه که (سقراط) نظرات خودش رو بدون هیچ ترسی و بی پرده بیان میکرد. همین بیان نظرات و تفکر عمیق سرنوشت تاریکی رو هم برایش رقم زد. آغاز: در بین تمامی شخصیتهای علمی باستانی ، هیچکدام به اندازه سقراط ناشناخته نیستند. سقراط هیچکدام از اندیشه های خودش رو به رشته تحریر در نیاورد و هر چی از سقراط میدونیم مربوط به منابع دسته دوم میشه. منابع موثق ما در مورد سقراط مربوط به نوشته های شاگرد محبوبش (افلاطون) و (گِزِنوفون) میشه . به نظر میرسه هر چی از سقراط نوشتن مربوط به صحبتهایی که میشه که با سقراط داشتند و اشاره به خاطراتشون با سقراط داره. اون هم دقیق معلوم نیست که اطلاعات افلاطون در مورد (سقراط) تا چه اندازه میتونه درست باشه. همین باعث شده یک مقوله علمی به وجود بیاد به اسمِ (مشکل سقراطی) یا socratic problem سقراط در سال 470 پیش از میلاد در آتن، یونان متولد شد. پدرش یک مجسمه ساز بود و مادرش زنی خانه دار بود. پدرش دوست داشت سقراط هم یک مجسمه ساز بشه به همین دلیل سقراط در دوران نوجوانی کارآموزِ کارگاه پدرش بود. به نظر میرسه در جوانی مجسمه سازی خبره شد و معروف ترین مجسمه اش هم ، پیکر سه الهة بزرگ یونان باستان بود. سقراط تحت تاثیر تفکرات فیلسوف بزرگ دوران باستان (آناکساگوراس) قرار گرفت. خیلی اعتقاد دارند (آناکساگوراس) استاد سقراط بود اما خیلی از منابع چنین چیزی رو تایید نمیکنند. آناکساگوراس اعتقاد داشت : عناصر مختلف ریشه ها و به وجود آورنده های مختلف دارند مثلا آتش به خودیِ خود وجود نداره، یک چیزی آتش رو به وجود میاره که بهش ربط داشته باشه. یک مثال دقیق تر آب باعث به وجود آمدن آتش نمیشه چون به هم ربطی ندارند. در آتن باستان منطقه ای وجود داشت به اسمِ (آگورا) که محل جمع شدن اندیشمندان بود. در اون محل حاضر میشدند و با هم به رد و بدل کردن نظراتشون میپرداختند. در دوران جوانی (سقراط) اجازة ورود به (آگورا) را نداشت. در همون دوران شروع به یادگیری (ریاضیات) و (نجوم) کرد. کمی به مطالعه ابتدایی در زمینه فلسفه پرداخت. طبق نوشته های (دیوژن لائرتی) زندگینامه نویس معروف در قرن سوم میلادی، سقراط در همون دوران جوانی شیفتة فلسفه شد و هیچ چیزی جلودارش نبود. اون بعد ها احساس کرد خیلی از اتفاقاتی که داره در جامعه می افته هیچ سودی برای مردم نداره و خیلی راحت مشکلات مردم رو به اونها یادآوری میکرد. اما با این وجود کسی اون رو یک شخصیت علمی نمیدونست. سوالات بی شمار (سقراط) هم آغاز شده بودند راجع به هر چیزی که در پیرامونش بود سوال میپرسد، بعد ها گفت باید به جای اینکه در مورد طبیعت سوال بپرسیم بیایم و از وجود خودمان وسال بپرسیم که اصلا جهان چطور داره فعالیت میکنه. یک جمله معروفی هست که خیلی ها اون رو به سقراط نسبت میدهند: خودت را بشناس! یک سرباز و یک فیلسوف: با آغاز جنگهای (پِلوپونز) در سال 431 قبل از میلاد سقراط هم برای خدمت در ارتش یونان فراخوانده شد . علارقم اینکه در مورد سقراط نظرات بسیار متفاوتی وجود داره اما خیلی ها در یک چیز با هم اشتراک نظر دارند: که سقراط زشت بود! گفته میشه ظاهر زیبایی نداشت اصلا به خودش نمیرسید و به ندرت به حمام میرفت. افلاطون مینوسه که سقراط به خدمت سربازی رفت. افلاطون میگه استادش در جنگ های (پِلوپونز) شرکت داشته و چندین جبهه نبرد کرده که با سایر نوشته ها تطبیق داره و حتی از دلاورمردی سقراط در این میدان های نبرد صحبت میکنند. در سال 406 پیش از میلاد بود که از ارتش بیرون اومد و همون زمان به عضویت یک گروه پانصد نفری در آمد که امور شهر آتن رو اجرا میکردند. اما زنوفون به نکته جالبی اشاره میکنه. میگه عضو هیاتی بود که باید رای صادر میکردند. رای برای سرنوشت سربازانی که از جبه جنگ فرار کرده بودند. بلااستثنا تمامی اعضای رای دهنده میگفتند سرباز فراری باید اعدام بشه اما این وسط همیشه سقراط با اونها مخالفت میکرد و رای به ادامه زندگی سرباز میداد. به چالش کشیدن جامعه: با پایان جنگ های (پلوپونز) در سال 404 پیش از میلاد، گروهی بر آتن حاکم شدند به اسمِ ( سی جبار) یا thirty tyrants که گروهی بسیار ستمگر بودند. این افراد خون بسیاری از شهروندان رو ریختند و جوی از وحشت رو در آتن ایجاد کردند. هشت ماه بعد اون رژیم سقوط کرد و یک نظام دموکراتیک جایگزین اون شد. اما اینها به معنای این نبود که زندگی قراره به سقراط روی خوش نشون بده. بلکه این قضیه شرایط رو برای سقراط بدتر هم کرد. سقراط مخالف دموکراسی بود. اون اعتقاد داشت مردم به خودی خود نمیتوانند قوانین تعیین کنند و اون رو اجرا کنند. اونها نیاز به یک چوپان خردمند دارند تا به راه درست هدایت بشوند. بیان این تفکرات جا