00:00
00:00
...در حال بارگذاری

رمان^_^عشق جنایی/=پارت ۳

29 بازدید

    گزارش فیلم
    انیمیشن باحال انیمیشن باحال 0 دنبال کننده

    آدرین:سلام مرینت خانم مرینت:سلام منو از کجا میشناسی آدرین:ههه خیلی بامزه ای ها مرینت:آره اما من نمیتونم کسیو بکشم خیلی چلفتیم خودت همه کارارو بکن آدرین:یاد میگیری رئیس:اولین جایی که میرین شرکت آقای جم خب دیگه فهمیدین باید دزدی کنین آدرین:چشم قربان رئیس:شنیدی آدرین چی گفت توهم باید مثلش باشی آدرین:کم کم یاد میگیره مرینت:چشم قربان رئیس:راننده میرسونتون اونجا کلویی خانم سر جم رو گرم میکنه باهاش جلسه میزاره و شما کارو حل میکنین آدرین:چشم قربان مرینت:کلویی کیه؟ رییس:یکی از همکارات مرینت:آها..چشم قربان آدرین:بریم مرینت مرینت تو ذهنش:وایی داره بم میگه بریم نمیدونم عاشقش شدم چرااا از زبان مرینت:تو راه بودیم میدونید کجارو دیدم خونمو از اونجا رد شد تونستم برا یه بار خونمو ببینم اما از دور دلم برا همچیش تنگ شده بود راننده:رسیدیم پیاده شید آدرین:مرینت بیا دنبالم باید از در اضطراری بریم تو بدو مرینت:باشه باشه باید چی بدزدیم؟ آدرین:ههههه معلومه دیگه پول از گاوصندوق اونم تو اتاق اقا جم مرینت:معلومه میفهمه آدرین:احمق کلویی باهاش جلسه گذاشته الان مرینت:آهاا...میگم تو چند سالته آدرین:من بیست سالمه ای آقا رییس همسن من و تورو میاره برا این کار هعی مرینت:توهم نمیدونستی اینطوریه؟ آدرین:نه نمیدونستم دنبال شغل بودم که این کارت رو فرستادن برام(مثل فیلم اسکویید گیم) مرینت:آها حتی کلویی آدرین:چه سوالایی میپرسی هعی نه اون دختر رییسه(رییس شهرداره اس)مرینت:آها کسی دیگه نیس؟ آدرین:چرا لابد اونارو فرستاده واس یه ماموریت دیگه بیا بدو یکی داره میاد اتاق جم طبقه بالاس بریم مرینت:باشه دارم میام (رسیدیم تو اتاق)آدرین:مرینت درو قفل کن کسی نیاد مرینت:باش چطور میخوای بازش کنی؟ آدرین:خیلی راحت رمزش بلدم باز شد کیفو بده مرینت:بگیر بدو میترسم هه آدرین یکی داره در میزنه آدرین قایم شو بریم تو بالکن خدمتکار:کلید داشت:آقا تو بالکنین مرینت:الان میاد خدمتکار اومد تو بالکن و آدرین هولش داد پایین مرینت:واییی آدرین:من عادت کردم بیا پولارو ببریم بریم (کارمون تموم شد)آدرین:به کلویی زنگ بزنم بیاد مرینت:کلویی هم اومد و رفتیم آدرین جلو نشست من و کلویی پشت کلی باهم حرف زدیم یجورایی دوست شدیم (و رسیدیم)کلویی:بابا به رانندت بگو منو و مرینت رو ببره بازار رئیس:دخترم نمیشه کلویی:زنگ زدم به مامانم میرم پیشش هااا رئیس:باشه راننده ببرشون مرینت:خیلی باحال بود کلویی:هروقت چیزی بخوام اینجوری میکنم خخخخخخ.......پارت بعد ۵ لایک باییی