00:00
00:00
ديوان حافظ غزليات 9
48 بازدید
احمدرضا یداللهی 247 دنبال کننده
صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت. آن ترک پري چهره که دوش از بر ما رفت. گر ز دست زلف مشکينت خطايي رفت رفت. ساقي بيار باده که ماه صيام رفت. شربتي از لب لعلش نچشيديم و برفت. ساقي بيا که يار ز رخ پرده برگرفت. حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت. شنيده ام سخني خوش که پير کنعان گفت. يا رب سببي ساز که يارم به سلامت. اي هدهد صبا به سبا مي فرستمت.