00:00
00:00
ديوان حافظ غزليات 27
15 بازدید
احمدرضا یداللهی 247 دنبال کننده
درآ که در دل خسته توان درآيد باز. حال خونين دلان که گويد باز. بيا و کشتي ما در شط شراب انداز. خيز و در کاسه زر آب طربناک انداز. برنيامد از تمناي لبت کامم هنوز. دلم رميده لولي وشيست شورانگيز. اي صبا گر بگذري بر ساحل رود ارس. گلعذاري ز گلستان جهان ما را بس. دلا رفيق سفر بخت نيکخواهت بس. درد عشقي کشيده ام که مپرس.