00:00
00:00
...در حال بارگذاری

فیک جونگ کوک [فراموشی] پارت چهاردهم - Part 14 | کپ |

0 بازدید

    گزارش فیلم

    های گایز ولکام ! میدانین دیگر مسدود بودم! عررررررر دلم واستون تنگ شده بود! #فدای_رهبر ____ پارت چهاردهم /چیزی نیست فقط.. -فقط؟ /بویی نمیاد؟ -ن؟چه بویی؟ /مثلا بوی یه چیزی شیمیایی مثل شامپو..اینا -مطمعنی خوبی؟برو صورتتو بشور /اوکی.. رفتم صورتمو شستم صبح: بلند شدم..دوباره همون بو! /کوک..کجایی؟ -پایینم ع ز ی ز م /کوک بازم اون بو میاد -شاید سرما خوردی؟بیا الان باهم بریم ورزش کنیم.. /ولی من حوصله ندارم!پاهام سستن -بیا ببینم اینجا! /اخ -یواش یواش...تب هم که داری! /وای..سرمم -برو دراز بکش..منم برات دارو و اینا میارم /اوکی.. رفتم دراز کشیدم ..کوک اومد -حالت خوبه؟تورو اونجوری دیدم سکته کردم /خوبم.. (دستمو ب و س ی د) -امروز کمپانی نمیرم /چرا -باید پیشت باشم /ن تو برو من حالم خوبه -اره میبینم...کمرت درد میکنه؟ /اوهوم -بلند شو بریم دکتر /نمیخواد کوک حالم خوبه.. ... با هزار بدبختی راضیش کردم دکتر نریم هفته بعد: کوک رفته بود کمپانی ..منم که مثل همیشه کنسرت گذاشته بودم تو خونه...(درحال اشپزی) ساعت ها گذشته بود که کوک اومد.. -به..بههه چ بویی /اوهوم..مخصوص توعن! /اخ -باز چیشد؟ /پاهام.. -بهت گفتم باید بریم دکتر..چرا حرفمو گوش نمیدی! /کوک ولی این دفعه اون بو میاد واقعا..حال ادمو بهم میزنه..اه.. -بلند شوو..بریم دکتر..اینطور نمیشه..یه هفتس همینطوری میشی /ولی غذاا -هنوز که نپخشته برمیگردیم میخوریم.. اماده شدم..نشستیم تو ماشین.. /کوک یکم اروم برون حالم بهم خورد -باشه..حالت خوب شد /اوهوم -رسیدیم.. دستمو گرفت ورفتیم سمت اتاق دکتر دکتر:جاییت درد میکنه؟ /اره .. مثلا کمرم..پاهام دکتر:سرت اینا گیج میشه یا بویی احساس کردنی حالت بهم میخوره؟ /اوهوم دکتر:نگران نباشین فقط یه جوجه تو راهه /جوجه چیه -ا.ت منظورش اینه که ما قراره بچه دار بشیممممم (با ذوق) /و..واقعا؟ دکتر:تبریک میگم..فقط برای اینکه مطمعن شین براتون یه ازمایش مینویسم.. /ممنون -ممنون ... ماشین: هیچ حرفی بینمون رد و بدل نمیشد که خندم گرف و قهقه زدم -چت شد خخخ /اخه تو باور میکنی :) -معلومه! /دوست داری پسر باشه یا دختر؟ -فرقی نداره..ولی دختر بهتره /پس میخوای واسه دختره دو.س پس.ر پیدا کنی! -خیر..میزارمم بغل خودم بمونه..به کسی نمیدمش از حرص سرمو برگردودمو و بهش نگا نکردم -وای مامانی حسودیش شده /نه خیرم -منو ببین /نمیبینم -عاااوکی گریم گرف /کوک تو منو دوست ندارییییییی...چرا ما بچه دار میشیم..تو فقط میچسبی به بچه اه.. -نگران نباش گلم احساساتت عادیه -_- /فقط منو اذیت میکنی -نزن..صبر کن بریم خونه میزنی --- شامو و خوردیم و خوابیده بودیم که کوک منو انداخت ر.و خود.ش -دوتاتونم جوجه هامین! /لوس نکن بچتو هنوز..تا الان جوجه منم سرشو گذاشت روی پیشون.یم -معلومه جوجه ی اولم تویی /میدونم (و مشغول بههههه ک.ی...س :) ) پایان (البته ادامه داره) منتظر پارت بعدی باشین گلملما