00:00
00:00
...در حال بارگذاری

رمان میراکلس(دنیای نفرین شده)پارت۶

25 بازدید

    گزارش فیلم

    مرینت:وقت تبدیله تیکی:من زیاد حالم خوب نیست مرینت:چی شده تیکی:نمیدونم مرینت ابرشرور:یه قدرت اضافه بهم اضافه شد قدرت خالقت عجیبه شدوماث:قدرت لیدی باگ رو گرفتی حالا که قدرتی نداره بدو پیداش کن و گرنه قدرتت رو ازت می گیرم مرینت:وای نه من قدرتم رو از دست دادم گریههههههه تیکی:مرین م..ن از بین رفت م تیکی غیب شد مرینت:نهههههه تیکی تو دیگه نهههه مرینت تنهای تنها درحال گریه که یک دفعه در باز شد و یه دود سیاه اومد تو مرینت:او ....ن ..دی.....گ...ه چیه دود تمام شهر رو نابود کرده بود مرینت سعی کرد فرار کنه ولی گرفتار دود شد مرینت بیدار شد و خودشو توی یه دنیای نابود شده دید مرینت:حتما گرفتار طوفان شدم و به اینجا اومدم یک روح گنده وارد اتاق شد روح:هاهاها من جن شب هام و میبینم که جنیان(دود سیاه) برام یه انسان اورده که نفرینش کنم و تمام روحشو مال خودم کنم مرینت:تروخدا بزار برم جن شب:ها ها ها تو کلت مال منه نمیزارم جایی بری تو باید تسخیر شی همه ی انسان ها مال منن هاهاها جن شب کمی از روح مرینت رو میگیره و مرینت رو بیهوش می کنه اون طرف ماجرا آدرین:تو فکر کردی میتونی حریف من شی آدرین یه مشت قوی به لایلا میزنه و لایلا بیهوش میشه آدرین:باورم نمیشه پدرم و لایلا می خواستن منو نفرین کنن وقتشه برم حساب پدرمو برسم جونم در خطره برای پارت بعد ۳۵ لایک ۹۰ بازدید