00:00
00:00
قصه کودکانه خالخالی کوچولو صبر کن بهار داره میاد
8 بازدید
Ghesehaye.kodak 9 دنبال کننده
یکی بود یکی نبود غیر از خدای مهربون هیچ کس نبود .کفشدوزکی بود به اسم خالخالی .فصل زمستون بود و همه جا رو برف پوشونده بود .خالخالی کوچولوام حسابی حوصله اش سر رفته بود و هر روز جلوی پنجره می نشست و دنبال نشونه های فرا رسیدن فصل بهار می گشت .تا اینکه بالاخره یه روز