00:00
00:00
شعر دردا و دریغا در وصف غزه ( استاد هوشنگ ابتهاج)
444 بازدید
معلم مجازی 157 دنبال کننده
دردا و دریغا که در این بازی خونین بازیچه ی ایام دل آدمیان است دل بر گذر قافله ی لاله و گل داشت این دشت که پامال سواران خزان است روزی که بجنبد نفس باد بهاری بینی که گل و سبزه کران تا به کران است ای کوه تو فریاد من امروز شنیدی دردی است در این سینه که همزاد جهان است از داد و وداد آنهمه گفتند و نکردند یا رب ! چــِـقدر فاصله ی دست و زبان است خون می رود از دیده در این کنج صبوری این صبر که من می کنم افشردن جان است از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود گنجی است که اندر قدم راهروان است اللهم عجل لولیک الفرج الهی آمین