رمان¤عشق پر دردسر¤پارت ۷
22 بازدید
انیمیشن باحال 0 دنبال کننده الیا:عه این که اینجاس مرینت:جک چرا اومدی اینجا؟ جک:اومدم دنبالت گفتم شاید گم بشی مرینت:ب با باشه بریم جک:سوار شو این کلاه بزار(تو راه)مرینت:میدونی من عاش*ق موتورم تازه کمی هم بلدم جک:منم عاش*قشم بعدها بهت یاد میدم عش....(خواست بگه عش*قم)جک:چی میخواستم بگم ولش کن حالا رسیدیم مرینت:عه اون که اونجاست خونه ی ماعه فقط یه کوچه فاصله هست جک:چه خوب بریم تو مرینت:خب بریم درست کنیم جک:اره طرحی که دارم اینه ببرهای وحشی حالا این اسم چیزیه که من گزاشتم لوکا نمیدونم چی میزاره مرینت:قشنگه ها جک:اره واسه هرکس یه رنگ توهم که میشناسیشون رنگارو باید بگی مرینت:اها حتما لوکا:آبی جولیکا:بنفش رز:صورتی میلن:سبز نینو:قهوه ای ایوان هم مشکی تموم شدن جک:آفرین مرینت خوب دوستاتو میشناسی مرینت:دوستامن دیگه جک:بریم بسازیمش(موقع طراحی) مرینت:جک میشه یچیزیو بگم جک:اره بگو مرینت:خب راستش نمیدونم چجور بگم جک:رک و پوست کنده بگو مرینت:خب من من اممم ع ا آم نمیتونم بگم اما خجالت میکشم جک:عاش*قمی؟ مرینت:لپاش سرخ میشه جک:منم عاش*قتم و خواستم اینو بهت بگم تو همون نگاه اول عاش*قت شدم اما نگفتم نمیدونم چرا مرینت:منم همین..ط طور(م*ا*چ کردن همو حالا)مرینت:ب بریم سراغ طراحی(بعد از ساعت ها تموم شد)جک:ما تونستم عزیزم مرینت:بریم کشتی به لوکا بگیم جک:میخوای موتور را برونی؟ مرینت:نه نمیتونم من فقط یکم بلدم تصادف میکنیم جک:چیزی نمیشه من پیشتم مرینت:باشه اما یکم تا کشتی نه جک:باش مرینت روندش نزدیک بود بیفته جک گرفتش مرینت:وای بسه نزدیک بود بیفتم جک:باش بشین عقب و رفتیم به کشتی لباسارو به لوکا نشون دادیم خوشش اومد لوکا:مرسی جک مرسی مرینت: خواست منو م*ا*چ کنه اما.........پارت بعد ۲۰ لایک ببینن لایق ۲۰ لایک هستم یا نه(طابع قوانین آپارات)جانم فدای رهبر)وطنم پاره تنم)آپا نپاک دوبار داری میپاکی