00:00
00:00
...در حال بارگذاری

نشست خاستگاه نقد در فلسفه انتقادی و رابطه اش با نقد ادبی در خانه ی فرهنگ گیلان

18 بازدید

    گزارش فیلم
    خانه فرهنگ گیلان خانه فرهنگ گیلان 10 دنبال کننده

    نشست خاستگاه نقد در فلسفه انتقادی و رابطه اش با نقد ادبی، پنجشنبه ۱۹ خرداد ساعت پنج و نیم عصر با حضور چهر ه های مطرح هنر و ادبیات گیلان و با سخنرانی امیر کمالی، نویسنده و مترجم و شعرخوانی مزدک پنجه ای، شاعر و روزنامه نگار و امیر خان پرور، شاعر برگزار شد. در این نشست که ستار جانعلی پور مدیریت آن را بر عهده داشت، ابتدا رزومه ی امیر کمالی را برشمرد و سپس از ایشان دعوت کرد که بخش اول نشست را شروع کنند. امیر کمالی در ابتدای سخنرانی خود عنوان داشت که همه ی ما جدا از آنکه لیست بلند بالایی از آثار را به دنبال خود یدک می کشیم، کارگر حقیقت هستیم و در سنگر آن کار می کنیم. این منتقد ادبی در ادامه داستانی از کتاب «جریانات بزرگ در عرفان یهودی» اثر گرشوم شولم را برای شنوندگان قرائت کرد؛ «معروف است که روزی والتر بنیامین این داستان را برای ارنست بلوخ تعریف کرده بود، اما مانند بسیاری از تمثیل های بنیامین منشأ آن مشخص نیست.» امیر کمالی با اشاره به محتوای کلی داستان که اشاره به روایت سعادت از دست رفته بود افزود که کار کنش یا پراکسیس ادبی همین است، بازنمایی سعادتی که امروز فقط می توانیم قصه اش را برای یکدیگر تعریف کنیم، اما شدیداً در مخاطره ی این قرار دارد که چطور روایت می شود و یا اینکه چگونه می توانیم به حقیقتی که درونش نهفته است وفادار باشیم. «آنچه در ادبیات بازنمایی می نماییم، در واقع ابزار معرفت با واسطه ای است که نهایتاً در هیئت یک نوع صدا ظاهر می شود.» این مدرس فلسفه در ادامه با اشاره ی دوباره به داستان کتاب شولم بیان داشت که آیا می توانیم نتیجه بگیریم درون زبان، همواره یک مکانیسم ارتباطی جادویی برای وصل شدن با سعادت وجود دارد یا نه. «این سؤال ما را با گروه دیگری بیرون از حوزه ی شاعران، نویسندگان و اندیشمندان عرفانی، یعنی جادوگران روبه رو می کند. کسانی که نحوه ی استفاده کردن شان از زبان بسیار شبیه به پیامبران و شاعران است. جادوگران زبان خاصی دارند و سعی می کنند نام حقیقی اشیا را بنامند و صدا کنند. کلمات جادویی از زبان شان بیرون می آید که برای ما خارق عادت است و در مخیله ی ما نمی گنجد، زیرا نام رمزی اشیا را خطاب قرار می دهند.» نویسنده ی کتاب از مصائب معنا در ادامه با اشاره به اینکه فصل مشترک میان فلسفه، ادبیات و جادو زبانی است که بازنمایی نمی کند، بلکه خلق می کند و دنیا را درون خودش و در مناسبات جدیدی شکل می دهد بیان می دارد: «آنچه که میان این زبان ها و مثلث فلسفه، جادو و شعر ایستاده، یک نوع نگاه خیره به هر یک از اضلاع مثلث است. این نگاه خیره می تواند نقد باشد. آنچه که نقد می نامیم حاصل وضعیت مواجهه با این زبان است.» این منتقد در ادامه با اشاره به نقد سازنده بیان داشت: «نقدی که میانه ی این مثلث ایستاده و رابطه ی خاصی را با زبان و جادو پیدا می کند، چنین زبان نقادانه ای نمی تواند وجه سازندگی داشته باشد؛ اساساً مسئله ی نقد، مسئله ی ساختن نیست.» این منتقد سپس با اشاره به ریشه ی کلمه ی نقد بیان داشت که حتی دو اصطلاح کریتیک یا کریسیس در یونان، در فصل مشترک هر کدام یک مفهوم وجود دارد به نام بحران، گسست یا شکست. «نقد به سان خط یا گسلی است که از میان همه چیز می گذرد و دوپاره اش می کند. نقد به معنای شکاف میان اثر و خودش است. نقد با اسکلت و ایده ی اثر روبه رو می شود و آن را ویران می کند و بنابراین خصلت نقد ویران گری است و به این معنا هیچگاه نمی توانیم نقد سازنده داشته باشیم.» این مترجم در ادامه به عنصر مسئولیت پذیری در نقد اشاره می کند و بیان می دارد عنصری است که همواره نقد به میانجی شکاف یا بحرانی که در آن اثر ایجاد می کند، خطابش به همان عنصر است. به نوعی نقد، اثر را وامی دارد تا با آن عنصر، یعنی مسئولیت پذیری مواجه شود. «امروزه فاصله ی ما روز به روز از مسئولیت پذیری بیشتر می شود و دیگر مانند قرون گذشته نیست که ادبیات به میانجی درونی کردن مفهوم مسئولیت، می توانست تأثیرگذار باشد.»