00:00
00:00
...در حال بارگذاری

رمان شب اول{پارت سوم}رمان داخل کپشن

0 بازدید

    گزارش فیلم
    از آپارات رفتم:» از آپارات رفتم:» 36 دنبال کننده

    فردای اون روز دیانا رفت دم درب خونه ارسلان اما ارسلان خونه نبود... دیانا برگشت و رفت تو خونشون.... هفته ی بعد. کمی بیشتر که گذشت دیانا از ارسلان خوشش اومد. دیانا میخواست به ارسلان بگه اما اون هم روش نمیشد. فردای اون روز دیانا داشت میرفت بیرون که ارسلان رو دید... خیلی هول شد... ارسلان هم تپش قلب گرفت..:)دیانا تند تند راه رفت و شونش خورد به ارسلان اون دوتا به هم دیگه ذل زدند... »»»»»پایان قسمت سوم)