وانشات تهکوک پارت۴......بالاخره.......(*کپ*)
10 بازدید
زنـ جینـ بیدمـ حلهـ? 207 دنبال کننده ویو ا/ت: تو ماشین بودیم اسمشو ازش پرسیدم اسمش پارک جیمین بود ولی بعدش کنجکاو شدم ببینم اون دونفر کی بودن تو راه بودیم و بعد نیم ساعت رسیدیم . دیدم اون دونفر همونایی بودن که تو مغازه دیدمشون دهنم باز مونده بود ............... ............... ته دست شو میاره جلو و میگه ته: سلام اسم من کیم تهیونگِ میتونی ته صدام کنی ا/ت:سلام ام اسم منم........ ته: خوشبختم .................کوکم خودشو معرفی میکنه............. ا/ت: ام ته من وسایلمو کجا بزارم؟ ته:تو اون یکی اتاق ا/ت:مرسی .................. جیمین:ته من برم دوس دخترم منو کش ته:افرین تو تونستی میخوای چی بت بدم جیمین:مرخصی:/ ته :باش برو .......................... کوک:ته ته:بلح کوک:به نظرت از اینجا خوشش بیاد یا دوس داره وقتشو با ما بگذرونه¿ ته: معدومه اگه دوس نداش نمیومد کوک:راس میگی یا ...................................................... ویو ا/ت: یه ماه زندگی عادی خودمو داشتم داشتم از سر کار میومدم دیدیم ته جلو در خونه وایستاده ازش پرسیدم چرا اینجایی گف باید بریم یه جایی سوار ماشین شدیم و رفتیم که یهو دیدیم داره ...... . . . . . تا پارت بعد خدافز